انوری

انوری

غزل شمارهٔ ۱۵۶

۱

به عمری در کفم یاری نیاید

ور آید جز جگرخواری نیاید

۲

بنامیزد ز بستان زمانه

ز گل قسمم به جز خاری نیاید

۳

کنون نقشم کسی می‌باز مالد

که با او از دوشش چاری نیاید

۴

به جانی بوسه‌ای می‌خواستم گفت

به هر جانی یکی باری نیاید

۵

مرا در مذهب عشقش گر او اوست

ز ده سجاده زناری نیاید

۶

به صرف جان چو در بازار حسنش

به صد دینار دیداری نیاید

۷

برو چون کیسه‌ای دوزم که هرگز

مرا در کیسه دیناری نیاید

۸

مرا گوید نیاید هیچت از من

چه گویم گویمش آری نیاید

۹

مبند ای انوری در کار او دل

ترا زو رونق کاری نیاید

تصاویر و صوت

دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۴۷
دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (مقطعات، غزلیات، رباعیات) ج ۲ - انوری - تصویر ۵۱۰

نظرات