انوری

انوری

غزل شمارهٔ ۲۰

۱

گلبن عشق تو بی‌خار آمدست

هر گلی را صد خریدار آمدست

۲

عالمی را از جفای عشق تو

پای و پیشانی به دیوار آمدست

۳

حسن را تا کرده‌ای بازار تیز

فتنه از خانه به بازار آمدست

۴

باز کاری درگرفتستی مگر

نو گرفتی تازه در کار آمدست

۵

تا ترا جان جهان خواند انوری

در جهان شوری پدیدار آمدست

تصاویر و صوت

دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۰۰
دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (مقطعات، غزلیات، رباعیات) ج ۲ - انوری - تصویر ۴۳۲

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۳/۰۷/۳۰ - ۰۸:۵۶:۳۳
پیشانی از پیش + انی نیست ! بلکه واژه ی کهنی است از پیش + اونیک یعنی اونیک به اوستایی یعنی صورت و چهره و پیش اونیک یعنی پیشِ چهره ! ( کتاب فرهنگ واژگان اوستا فریدون جنیدی پوشه ی نخست )
user_image
امین کیخا
۱۳۹۳/۰۷/۳۰ - ۰۸:۵۹:۱۰
در دیوار آشکارا wall دیده می شود در سیستان هنوز وال را برای دیوار به کار می برند . واژه ی دیگر دیوار لاد است لادگر یعنی بنا .