
انوری
غزل شمارهٔ ۲۰۰
۱
درد دل هر زمان فزون دارم
چه کنم بیوفاست دلدارم
۲
همه با من جفا کند لیکن
به جفا هیچ ازو نیازارم
۳
بار اندوه و رنج محنت او
بکشم زانکه دوستش دارم
۴
یاد وصلش کنم معاذالله
کی بود این محل و مقدارم
۵
تا توانم حدیث هجرش کرد
میرود صد هزار بیکارم
۶
گفته بودم کزو کنم درخواست
تا نماید ز دور دیدارم
۷
این قدر التماس خود چه بود
سالها شد که تا در آن کارم
۸
باورم میکنی به نعمت شاه
کین قدر نیز هم نمییارم
تصاویر و صوت



نظرات
امین کیخا