
انوری
غزل شمارهٔ ۲۱۴
۱
کار جهان نگر که جفای که میکشم
دل را به پیش عهد وفای که میکشم
۲
این نعرههای گرم ز عشق که میزنم
این آههای سرد برای که میکشم
۳
بهر رضای دوست ز دشمن جفا کشند
چون دوست نیست بهر رضای که میکشم
۴
دل در هوای او ز جهانی کرانه کرد
آخر نگویدم که هوای که میکشم
۵
ای روزگار عافیت آخر کجا شدی
باری بیا ببین که برای که میکشم
۶
شهریست انوری و شب و روز این غزل
کار جهان نگر که جفای که میکشم
تصاویر و صوت



نظرات
امیرالملک