انوری

انوری

غزل شمارهٔ ۲۱۷

۱

ای دوست‌تر از جانم زین بیش مرنجانم

مگذر ز وفاداری مگذار برین سانم

۲

جان بود و دلی ما را دل در سر کارت شد

جان مانده چه فرمایی در پای تو افشانم

۳

من با تو جفا نکنم تو عادت من دانی

با من تو وفا نکنی من طالع خود دانم

۴

با دلشدهٔ مسکین چندین چه کنی خواری

ای کافر سنگین‌دل آخر نه مسلمانم

۵

بشکست غمت پشتم با این همه عزم آنست

تا جان بودم در تن روی از تو نگردانم

تصاویر و صوت

دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (مقطعات، غزلیات، رباعیات) ج ۲ - انوری - تصویر ۵۴۳
دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۵۳۵
دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۶۶

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۳/۱۱/۰۴ - ۱۷:۵۷:۱۸
افشاندن باید از اف + شاندن باشد اف در افسر هم دیده می شود و معنی سر و بالا می دهد باید با up در انگلیسی نزدیکی داشته باشد . شاندن در لری و کردی هنوز به معنای پرتاب کردن است پس افشاندن باید بالا پرتاب کردن باشد