انوری

انوری

غزل شمارهٔ ۲۱۹

۱

تو دانی که من جز تو کس را ندانم

تویی یار پیدا و یار نهانم

۲

مرا جای صبر است و دانم که دانی

ترا جای شکرست و دانی که دانم

۳

برانی که خونم به خواری بریزی

برای رضای تو من بر همانم

۴

مرا گویی که از من به جز غم نبینی

همین است اگر راست خواهی گمانم

۵

گر از وصل تو شاد گردم و گرنه

به هرسان که باشد ز غم درنمانم

۶

میان من و تو هم اندر هم آمد

چو درجست و جوی تو جان بر میانم

۷

عجب نیست کز انوری بر کرانی

مرا بین که اویم و زو بر کرانم

تصاویر و صوت

دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (مقطعات، غزلیات، رباعیات) ج ۲ - انوری - تصویر ۵۴۵
دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۶۷
دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۵۳۶

نظرات