انوری

انوری

غزل شمارهٔ ۲۲۶

۱

تا نپنداری که دستان می‌کنم

اینکه از دست تو افغان می‌کنم

۲

کارم از هجران به جان آورده‌ای

جان خوشست این ناخوشی زان می‌کنم

۳

دوستی گویی نه از دل می‌کنی

راست می‌گویی که از جان می‌کنم

۴

نفی تهمت را اگر دشوار عشق

پیش هرکس بر دل آسان می‌کنم

۵

بی‌لب و دندان شیرین تو صبر

از بن سی و دو دندان می‌کنم

۶

بر من از خورشید هم پیداترست

کان به گل خورشید پنهان می‌کنم

۷

دامن از من درمکش تا هر دمت

رشوتی نو در گریبان می‌کنم

۸

زر ندارم لیکن از دریای طبع

هر زمانت گوهرافشان می‌کنم

۹

اهل شو در عشق تا چون انوریت

جلوهٔ اهل خراسان می‌کنم

تصاویر و صوت

دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (مقطعات، غزلیات، رباعیات) ج ۲ - انوری - تصویر ۵۴۸
دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۶۹
دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۵۳۷

نظرات