
انوری
غزل شمارهٔ ۲۳۴
۱
آخر به مراد دل رسیدیم
خود را و ترا به هم بدیدیم
۲
از زلف تو تابها گشادیم
وز لعل تو شربها چشیدیم
۳
بیآنکه فراق همنفس بود
با تو نفسی بیارمیدیم
۴
بر دست تو توبها شکستیم
بر تن ز تو جامها دریدیم
۵
ناز تو به طبع دل ببردیم
راز تو به گوش جان شنیدیم
۶
با ما به زبان رسم و عادت
زرقی که فروختی خریدیم
۷
سر بر خط عهد تو نهادیم
خط گرد زمانه درکشیدیم
تصاویر و صوت



نظرات