انوری

انوری

غزل شمارهٔ ۲۴۷

۱

شرم دار آخر جفا چندین مکن

قصد آزار من مسکین مکن

۲

پایی از غم در رکاب آورده‌ام

بیش از این اسب جفا را زین مکن

۳

در غم ماه گریبانت مرا

هر شبی دامن پر از پروین مکن

۴

چند گویی بار دیگر می‌کنم

هرچه خواهی کن ولیکن این مکن

۵

بوسه‌ای خواهم طمع در جان کنی

نقد کردم گیر، هان و هین مکن

۶

چون سبک‌روحی گران کابین مباش

جان شیرین ناز ناشیرین مکن

۷

عشق را گویی فلان را خون بریز

عشق را خون ریختن تلقین مکن

۸

ای پسر عید ترا قربان بسی است

انوری را از میان تعیین مکن

تصاویر و صوت

دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۷۶
دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۵۴۴

نظرات