
انوری
غزل شمارهٔ ۲۶۹
۱
گر مرا روزگار یارستی
کار با یار چون نگارستی
۲
برنگشتی چو روزگار از من
گرنه با روزگار یارستی
۳
برکنارم ز یار اگرنه مرا
همه مقصود در کنارستی
۴
نیست در بوستان وصل گلی
این چه ژاژست کاش خارستی
۵
هجر بر هجر میشمارم و هیچ
بار یک وصل در شمارستی
۶
بیش از این روی انتظارم نیست
کاشکی روی انتظارستی
۷
روزگارست مایهٔ همه کار
ای دریغا که روزگارستی
۸
بارکش انوری حدیث مکن
که اگر بر خریت بارستی
۹
در همه نامهات نامستی
در همه کارهات کارستی
تصاویر و صوت


نظرات