انوری

انوری

غزل شمارهٔ ۳۲

۱

کار دل از آرزوی دوست به جانست

تا چه شود عاقبت که کار در آنست

۲

کرد ز جان و جهان ملول به جورم

با همه بیداد و جور جان جهانست

۳

عشوه دهد چون جهان و عمر ستاند

در غم او عشوه سود و عمر زیانست

۴

عشق چو رنگی دهد سرشک کسی را

روی سوی من کند که رسم فلانست

۵

بلعجبی می‌کند که راز نگهدار

روی به خون تر چه روز راز نهانست

۶

خصم همی گویدم که عاشق زاری

خیره چه لعب‌الخجل کنم که چنانست

۷

عاشقی ای انوری دروغ چگویی

راز دلت در سخن چو روز عیانست

تصاویر و صوت

دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۰۴
دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (مقطعات، غزلیات، رباعیات) ج ۲ - انوری - تصویر ۴۳۹
دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۷۷

نظرات