انوری

انوری

غزل شمارهٔ ۳۲۱

۱

قُرطه بگشای و زمانی بنشین بیش مگوی

روی بنمای که امروز چنین دارد روی

۲

درِ عذر و گرهِ موی ببند و بگشای

که پذیرایِ گره شد تنم از مویه چو موی

۳

ای شده پایِ دلم آبله در جستن تو

چون به دست آمدی‌ام دل بنه و جست مجوی

۴

سنگِ عشقِ تو چو بشکست سبویِ دلِ من

باز باید زدن آخر به هم این سنگ و سبوی

۵

انوری پای نخواهد ز گلِ عشقِ تو شست

گر تو زو دست بشویی چه کنم دست بشوی

تصاویر و صوت

دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۵۰۰
دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (مقطعات، غزلیات، رباعیات) ج ۲ - انوری - تصویر ۶۰۰
دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۵۶۴

نظرات

user_image
سید حسین محمدی روشن
۱۳۹۹/۱۱/۲۹ - ۰۵:۵۶:۵۳
بسیار زیبا