انوری

انوری

غزل شمارهٔ ۳۶

۱

مرا دانی که بی‌تو حال چونست

به هر مژگان هزاران قطره خونست

۲

تنم در بند هجر تو اسیرست

دلم در دست عشق تو زبونست

۳

غم عشق تو در جان هیچ کم نیست

چه جای کم که هر ساعت فزونست

۴

به وجهی خون همی بارم من از دل

که در عشق توام غم رهنمونست

۵

اگر بخشود خواهی هرگز ای جان

بر این دل جای بخشایش کنونست

تصاویر و صوت

دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۰۶
دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۷۷
دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (مقطعات، غزلیات، رباعیات) ج ۲ - انوری - تصویر ۴۴۲

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۳/۰۸/۰۷ - ۱۸:۰۴:۳۷
باریدن و باران و باشتن همه با هم در پیوند هستند در لری هنوز وشتن را بکار می برند .وشتن در فارسی معنای رقصیدن میدهد ولی وشتن لری همان باشتن و یا باریدن است .مثلا وشت باروت به لری یعنی بارش گلوله های تفنگ و یا وشت باران یعنی باریدن و ریزش دانه های باران . اگر بخواهیم یک لغت water و یا واسر آلمانی را با یک لغت پارسی یکی بگیریم باید با وار در واران یا باران یکی دانسته بشود . یعنی دو لغت آب و تش به معنای آب هیچکدام با واتر و واسر همریشه نیستند ولی وار در واران و باران همریشه ی این لغت ها است .
user_image
دکتر ترابی
۱۳۹۳/۰۸/۰۸ - ۰۹:۱۳:۳۱
دکتر گرامی ، و ما بارش و بارشت میگفتیم که اسم مصدر از باریدن است و باران که ضفت فاعلی خاص ( صفت حالیه؟) است . دو دیگر که نظامی فرسنگ ها انسو تر از انوریو بیش وکم در همان روزگار سروده است:مرا پرسی که چونی، چونم ای دوستجگر پردردو دل پر خونم ای دوست......
user_image
امین کیخا
۱۳۹۳/۰۸/۰۸ - ۱۹:۲۳:۲۷
درود بر شما .سپاس از همخوانی هایتان