
انوری
غزل شمارهٔ ۳۸
۱
عشق تو دل را نکو پیرایهایست
دیده را دیدار تو سرمایهایست
۲
تیر مژگان ترا خون ریختن
در طریق عشق کمتر پایهایست
۳
از وفا فرزند اندوه ترا
دل ز مادر مهربانتر دایهایست
۴
بنده گشت از بهر تو دل دیده را
گرچه دل را دیده بد همسایهایست
۵
زان مرا وصلت به دست هجر داد
کز پی هر آفتابی سایهایست
تصاویر و صوت


نظرات
امین کیخا
امیرالملک