
انوری
غزل شمارهٔ ۶۸
۱
با قد تو قد سرو خم دارد
چون قد تو باغ، سرو کم دارد
۲
وصلت ز همه وجود به لیکن
تا هجر تو روی در عدم دارد
۳
شادم به تو و یقین همی دانم
کین یک شادی هزار غم دارد
۴
در کار تو نیست عقل بر کاری
کار آن دارد که یک درم دارد
۵
دایم چو قلم به تارکم پویان
زان قامت و قد که چون قلم دارد
۶
در راه تو انوری تو خود دانی
عمریست که تا ز سر قدم دارد
۷
گر سرزنش همه جهان خواهی
آن نیز به دولت تو هم دارد
تصاویر و صوت



نظرات
امین کیخا