انوری

انوری

غزل شمارهٔ ۷۱

۱

دلبر هنوز ما را از خود نمی‌شمارد

با او چه کرد شاید با او که گفت یارد

۲

جانم فدای زلفش تا خون او بریزد

عمرم هلاک چشمش تا گرد از او برآرد

۳

جان را چه قیمت آرد گر در غمش نسوزد

دل را محل چه باشد گر درد او ندارد

۴

گیتی بسی نماند گر چهره باز گیرد

زنده کسی نماند گر غمزه برگمارد

۵

آوازهٔ جمالش دلها همی نوازد

لیکن بر وصالش کس را نمی‌گذارد

تصاویر و صوت

دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۸۷
دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (مقطعات، غزلیات، رباعیات) ج ۲ - انوری - تصویر ۴۶۰
دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۱۷

نظرات