
انوری
غزل شمارهٔ ۹۱
۱
نه وعدهٔ وصلت انتظار ارزد
نه خمر هوای تو خمار ارزد
۲
هم طبع زمانهای که نشکفته است
کس را ز تو هیچ گل که خار ارزد
۳
بر باد تو داد روزگارم دل
وان چیست ترا که روزگار ارزد
۴
منصوبه منه که با دغای تو
حقا که اگر نه شش چهار ارزد
۵
گویی به هزار جان دهم بوسی
زیرا که یکی به صد هزار ارزد
۶
وانجا که کناری اندر افزایی
صد ملک زمانه یک کنار ارزد
۷
برگیر شمار حسن خویش آخر
تا بوس و کنار بر شمار ارزد
۸
گویی که به صد چو انوری ارزم
آری شبه در شاهوار ارزد
تصاویر و صوت


نظرات