انوری

انوری

غزل شمارهٔ ۹۳

۱

درد تو صدهزار جان ارزد

گرد تو نور دیدگان ارزد

۲

نه غمت را بها به جان بکنم

که برآنم که بیش از آن ارزد

۳

گرچه بر من یزید عشق غمت

دل و عقل و تن و روان ارزد

۴

هجر تو بر امید وصل خوشست

دزد مطبخ جزای خوان ارزد

۵

از ظریفان به خاصه از چو تویی

قصد جانی هزار جان ارزد

۶

درد از چاکرت دریغ مدار

سگ کوی تو استخوان ارزد

۷

یاد کن بنده را به یاد کنی

دزد دشنام پاسبان ارزد

تصاویر و صوت

دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۲۴
دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۴۹۴

نظرات