انوری

انوری

شمارهٔ ۱۰۲ - مناظرهٔ بوتهٔ کدو با درخت چنار

۱

نشنیده‌ای که زیر چناری کدو بنی

برجست و بر دوید برو بر به روز بیست

۲

پرسید از چنار که تو چند روزه‌ای

گفتا چنار عمر من افزون‌تر از دویست

۳

گفتا به بیست روز من از تو فزون شدم

این کاهلی بگوی که آخر ز بهر چیست

۴

گفتا چنار نیست مرا با تو هیچ جنگ

کاکنون نه روز جنگ و نه هنگام داوریست

۵

فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان

آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست

تصاویر و صوت

دیوان انوری به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی (مقطعات، غزلیات، رباعیات) ج ۲ - انوری - تصویر ۲۲۲
دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۵۳۸
دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۳۵۶

نظرات

user_image
مسعود ب
۱۳۹۲/۰۳/۱۰ - ۰۱:۲۲:۰۷
در بیت آخر، "زد" غلط املائی است. درست آن "وزد" است.
user_image
♥ فاطــــــ❀ــــه♥
۱۳۹۴/۰۸/۲۴ - ۰۵:۲۶:۰۶
چه شعر خوبی همه ی شعره ؟
user_image
بیبسواد
۱۳۹۴/۰۸/۲۴ - ۰۵:۳۳:۲۶
این مناظره را به زندانی یمکان نیز منسوب کرده اند. به ناصر خسرو قبادیانی .
user_image
محدث
۱۳۹۴/۰۸/۲۸ - ۰۹:۴۳:۲۳
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۷/قطعۀ ناصرخسرو یه به قول بیسوادمان زندانی یمگان.
user_image
بهمن
۱۳۹۵/۰۶/۱۰ - ۱۳:۲۳:۳۳
این شعرو رو رو سنگ قبر زنی که به دست همسرش کشته شده بود خوندم...
user_image
zaer۰۰۷
۱۳۹۵/۰۶/۲۶ - ۰۵:۴۵:۳۲
من از روییدن خارِ سرِ دیوار دانستمکه ناکس کس نمیگردد از این بالانشینیها.