انوری

انوری

شمارهٔ ۱۰۷ - از یکی اکابر رنجیده بود حسب حال خود و نکوهش او گوید

۱

ز مردمان مشمر خویش را به هیات و شکل

که مردمی نه همین هیکل هیولا نیست

۲

به حسن ظاهر و باطن مسلمت نکنند

که این دو هم ز صفتهای روح حیوانیست

۳

وگر تو گویی نطقست مر مرا گویم

که این حدیث هم از احمقی و کم‌دانیست

۴

اگر به نطق همی حرف و صوت را خواهی

زنخ مزن نه قیاسیست این نه برهانیست

۵

که این نتیجهٔ جانست و آن دو قرع هوا

هوا مجسم و جان نز جهان جسمانیست

۶

برابری چه کنی با کسی که در ملکش

امیر شهر تو در آرزوی سگبانیست

۷

به شغل دیوان بر من تکبرت نرسد

که دیوی ارچه ترا صد مثال دیوانیست

۸

ترا اگر عملی داد روزگار چه شد

مرا به جای عمل علمهای یونانیست

۹

به شهوتی که براندی همی چه پنداری

که در وجود همان لذتست و آسانیست

۱۰

به روح من نشوی زنده تات ننمایم

که از چه نوع مرا عیشهای روحانیست

۱۱

وگر تو گویی عیش من و تو هر دو یکیست

غلط کنی که مرا عقلی و ترا نانیست

۱۲

ترا به روح بهیمیست زندگی و مرا

به فیض علت اولی و نفس انسانیست

۱۳

بدین دلیل که گفتم یقین شدت باری

که ملک و ملک مرا باقی و ترا فانیست

۱۴

بدین شرف که تو داری و این کرم که تراست

چه جای این‌همه مادر غری و کشخانیست

۱۵

گذشت ظلم تو ز اندازه بر مسلمانان

ز کردگار بترس این چه نامسلمانیست

۱۶

خدای شر تو از روی خلق دور کناد

که با وجود تو روی جهان به ویرانیست

تصاویر و صوت

دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۵۳۹
دیوان انوری (با مقدمه و تصحیح و مقابله هشت نسخه) به کوشش سعید نفیسی - انوری - تصویر ۳۵۸

نظرات

user_image
میرزاده
۱۳۹۳/۰۷/۲۷ - ۱۳:۲۳:۴۳
بیت سوم از آخر بین ما و در نباید فاصله باشد.چه جای ِ این همه مادر غری و کشخانی‌ست
user_image
میرزایی
۱۳۹۷/۰۴/۲۸ - ۲۱:۱۲:۴۹
بیت اول:هیولا نیست= هیولانیست(هیولانی است)آنجا هم که گفته: مرا به جای عمل عملهای یونانیست: عملهای درست نیست. "علمهای" صحیح است.