
انوری
شمارهٔ ۱۷۱
۱
مرکب من که دادهٔ شه بود
جان فدای مراکب شه کرد
۲
بنده را با پیادگان سپاه
درچنین جایگاه همره کرد
۳
اندر آمد ز بی جوی از پای
رویم از غم به گونهٔ که کرد
۴
سالها گفت باز نتوانم
آنچه با من فلک درین مه کرد
تصاویر و صوت


نظرات