
انوری
شمارهٔ ۱۷۹ - درشکایت دهر
۱
کی بود کاین سپهر حادثهزای
جمله از یکدگر فرو ریزد؟
۲
تا چو پرویزن است او که مدام
بر جهان آتش بلا بیزد
۳
در جهان بوی عافیت نگذاشت
چند از این رنگ فتنه آمیزد؟
۴
برنخیزد مگر به دست ستم
من ندانم کزین چه برخیزد
۵
مینیارم گریخت گرنه نه من
دیو از این روزگار بگریزد
۶
بِه بیوسی چو گربه چند کنم
زانکه چون سگ ز بد نپرهیزد
۷
بالله از بس که این لئیم ظفر
با مقیمان خاک بستیزد
۸
آنچنان شد که بر فلک به مثل
شیر با گاو اگر برآویزد
۹
زانکه باشد که در مزاج فلک
چون پلنگان فسادی انگیزد
۱۰
هر کجا در دل زمین موشی است
سرنگون سار بر فلک میزد
تصاویر و صوت

نظرات