
انوری
شمارهٔ ۲۵۳
۱
بر کار جهان دل منه ایرا که نشاید
کین خوبی و ناخوبی هم دیر نپاید
۲
چندان که بگفتم مهل کاخر روزی
آن سیم سیه گردد و آن حلقه بساید
۳
پندم نپذیرفتی و خوکی شدی آخر
وامروز در این شهر کسی خوک نگاید
۴
هم با دل پر دردی و هم با رخ پر موی
ای سرو لقا محنت از این بیش نیاید
تصاویر و صوت


نظرات