
انوری
شمارهٔ ۳۵۲ - در شکایت
۱
بزرگوارا دانی کز آفت نقرس
ز هرچه ترشی من بنده میبپرهیزم
۲
شراب خواستم و سرکهای کهن دادی
که گر خورم به قیامت مصوص برخیزم
۳
شراب دار ندانم کجاست تا قدحی
به گوش و بینی آن قلتبان فروریزم
تصاویر و صوت


نظرات