انوری

انوری

شمارهٔ ۴۰۸ - در ذم فتوحی شاعر

۱

ای بر در بامداد پندار

فارغ چو همه خران نشسته

۲

نامت به میان مردمان در

چون آتشی از چنار جسته

۳

ما را فلک گزاف پیشه

بر آخر شرکت تو بسته

۴

نارسته ز جهل و برده هر روز

نوباوهٔ احمقی برسته

۵

با شومی جهل هرکه در ساخت

فالش نکند فلک خجسته

۶

طفلند ممیزان و زینند

احرار چو دایه سینه خسته

۷

باری چو درخت سست بیخی

کم ده به تبر ز شاخ دسته

۸

در مجلس روزگارت این بس

کز درزه رسیده‌ای به دسته

۹

طوفان منازعت مینگیز

ای ساکن کشتی شکسته

۱۰

اف از خور و خواب اگر نبودیم

در سلک تناسب از تو رسته

تصاویر و صوت

دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۶۳۱

نظرات