
انوری
شمارهٔ ۴۱۲ - شراب خواهد
۱
بار خدایا به فضل بندهٔ خود را
گر بتوانی فرست پارهٔ باده
۲
زان می آسوده کز پیاله بتابد
چون ز بلور سپید بسد ساده
۳
زانکه بدو تند کره رام توان کرد
زانکه ازو گردد ایستاده فتاده
۴
زانکه مرا کرهایست تند و زنخ سخت
سرکش و بدخو میانهٔ گلهزاده
۵
بنده بدو جز به می سوار نگردد
ور نبود می بماند بنده پیاده
تصاویر و صوت

نظرات