
انوری
شمارهٔ ۴۹ - شراب خواهد
۱
فریدالدین کاتب دام عزه
مگر چون ده منی سیکیش بردست
۲
به گرمایی چنین در چار طاقش
به دست چار خوارزمی سپردست
۳
بنتوانی شنید آخر که گویند
که آن صافی سخن محبوس دردست
۴
به آبی چند آبش باز روی آر
اگر دانی که آن آتش نمردست
۵
مصون باد از حوادث نفس عالیت
الا تا نقش گیتی ناستردست
تصاویر و صوت

نظرات