انوری

انوری

شمارهٔ ۷۱ - لغزیست که در طلب خربزه گفته

۱

ای کریمی که در زمین امید

هرچه رست از سحاب جود تو رست

۲

لغزی گفته‌ام که تشبیهش

هست زاحوال بدسگال تو چست

۳

آنچه از پارسی و تازی او

چون مرکب کنی دو حرف نخست

۴

در مزان هرکه بیندش گوید

نامی از نامهای دشمن تست

۵

باز چون با ز پارسیش افتاد

در ... مادرش چه سخت و چه سست

۶

وانچه باقی بماند از تازیش

هست همچون شمایلش به درست

۷

مر مرا در شبی که خدمت تو

روی بختم به آب لطف بشست

۸

داده‌ای آن عدد که بر کف راست

پشت ابهام از رکوع آن جست

۹

بده ار پخته شد و گر نی نی

نه تو در بصره‌ای نه من در بست

۱۰

در دو هستیت نیستی مرساد

تا که مرفوع هست باشد هست

تصاویر و صوت

دیوان انوری با مقدمهٔ سعید نفیسی - انوری - تصویر ۵۲۶

نظرات