
انوری
رباعی شمارهٔ ۲۹
۱
دل در خم آن زلف معنبر بنشست
جان گفت که دل رفت وزین غمکده رست
۲
من هم پی دل روم به هر حال که هست
مسکین چو به لب رسید پایش بشکست
تصاویر و صوت



نظرات