
انوری
رباعی شمارهٔ ۴۳۸
۱
شب نیست دلا که از غمش خون نشوی
وز دیده به جای اشک بیرون نشوی
۲
چون نیست امید آنکه بر گردد کار
ای دل پس کار خویشتن چون نشوی
تصاویر و صوت



نظرات