فخرالدین اسعد گرگانی

فخرالدین اسعد گرگانی

بخش ۶۴ - نامهٔ چهارم خشنودى نمودن از فراق و امید بستن بر وصل

۱

چه خوش روزی بود روز جدایی

اگر با وی نباشد بی وفایی

۲

اگر چه تلخ باشد فرقت یار

درو شیرین بود امید دیدار

۳

خوشست اندوه تنهایی کشیدن

اگر باشد امید یار دیدن

۴

وصال دوست را آهوست بسیار

عتاب و خشم و ناز و جنگ و آزار

۵

بتر آهو به عشق اندر، ملالست

یکی میوه که شاخ او وصالت

۶

فراق دوست سر تا سر امیدست

ز روز خرمی دل را نویدست

۷

دلم هرگه که بی صبری سگالد

ز تنهایی و بی یاری بنالد

۸

همی گویم دلا گر رنج یابی

روا باشد که روزی گنج یابی

۹

چو دیماه فراق ما سرآید

بهار وصلت و شادی درآید

۱۰

چه باشد گر خوری یک سال تیمار

چو بینی دوست را یک لحظه دیدار

۱۱

اگر یک روز با دلبر خوری نوش

کنی اندوه صد ساله فراموش

۱۲

نیی ای دل تو کم از باغبانی

نه مهر تو کمست از گلستانی

۱۳

نیینی باغبان چون گل بکارد

چه مایه غم خورد تا گل برآرد

۱۴

به روز و شب بود بی صبر و بی خواب

گهی پیراید او را گه دهد آب

۱۵

گهی از بهر او خوابش رمیده

گهی خارش به دست اندر خلیده

۱۶

به امید آن همه تیمار بیند

که تا روزی برو گل بار بیند

۱۷

نبینی آنکه دارد بلبلی را

که از بانگش طرب خیزد دلی را

۱۸

دهد او را شب و روز آب و دانه

کند از عود و عاجش ساز خانه

۱۹

بدو باشد همیشه خرم و گش

بدان امید کاو بانگی کند خوش

۲۰

نبینی آنکه در دریا نشیند

چه مایه زو نهیب و رنج بیند

۲۱

همیشه بی خور و بی خواب باشد

میان موج و باد و آب باشد

۲۲

نه با این ایمنی بیند نه با آن

گهی از خواسته ترسد گه از جان

۲۳

به امید آن همه دریا گذارد

که تا سودی بیابد زانچه دارد

۲۴

نبینی آنکه جوهر جوید از کان

به کان در، آزماید رنج چندان

۲۵

نه شب خسپد نه روز آرام گیرد

نه روزی رنج او انجام گیرد

۲۶

همیشه سنگ و آهن بار دارد

همیشه کوه کندن کار دارد

۲۷

به امید آن همه آزار یابد

که شاید گوهری شهوار یابد

۲۸

اگر کار جهان امید و آزست

همه کس را بدین هر دو نیازست

۲۹

همیشه تا برآید ماه و خورشید

مرا باشد به مهرت آز و امید

۳۰

مرا در دل درخت مهربانی

به چه ماند به سرو بوستانی

۳۱

نه شاخش خشک گردد گاه گرما

نه برگش زرد گردد گاه سرما

۳۲

همیشه سبز و نغز و آبدارست

تو پنداری که هر روزش بهارست

۳۳

ترا در دل درخت مهربانی

به چه ماند بر اشجار خزانی

۳۴

برهنه گشته و بی بار مانده

گل و برگش برفته خار مانده

۳۵

همی دارم امید روزگاری

که باز آید ز مهرش نوبهاری

۳۶

وفا باشد خجسته برگ و بارش

گل صد برگ باشد خشک خارش

۳۷

سه چندان کز منست امیدواری

ز تو بینم همی نومیدواری

۳۸

منم چون شاخ تشنه در بهاران

توی همچون هوا با ابر باران

۳۹

منم درویش با رنج و بلا جفت

توی قارون بی بخشایش و زفت

۴۰

همی گریم به درد و زین بتر نیست

که جز گریه مرا کار دگر نیست

۴۱

چه بیچاره بود آن سوکواری

که جز گریه ندارد هیچ کاری

۴۲

چو بیمارم که در زاری و سستی

نبرّد جانش امید از درستی

۴۳

چنان مرد غریبم در جهان خوار

به یاد زادبوم خویش بیمار

۴۴

نشسته چون غریبان بر سر راه

همی پرسم ز حالت گاه و بی گاه

۴۵

مرا گویند زو امید بَردار

که نومیدی امیدت ناورد بار

۴۶

همی گویم به پاسخ تا به جاوید

به امیدم به امیدم به امید

۴۷

نبرّم از تو امید ای نگارین

که تا از من نبرّد جان شیرین

۴۸

مرا تا عشق صبر از دل برانده‌ست

بدین امید جان من بمانده‌ست

۴۹

نسوزد جان من یکباره در تاب

که امیدت زند گه‌گه برو آب

۵۰

گر امیدم نماند وای جانم

که بی امید یک ساعت نمانم

تصاویر و صوت

ویس و رامین به تصحیح مجتبی مینوی - ج ۱ (متن) - فخرالدین اسعد گرگانی - تصویر ۳۷۰
ویس و رامین (با دو گفتار از صادق هدایت و مینورسکی) به تصحیح محمد روشن - فخرالدین اسعد گرگانی - تصویر ۲۷۰
ویس و رامین به تصحیح ماگالی تودوا و الکساندر گواخاریا - فخرالدین اسعد گرگانی - تصویر ۴۰۶

نظرات

user_image
مهران
۱۳۹۱/۰۱/۲۵ - ۱۳:۴۱:۴۱
در کتاب ویس و رامین به اهتمام محمد جعفر عرب بیت 10 و 11 چنین است:چه باشد گرخورم صد سال تیمارچو بینم دوست را یک روز دیداراگر یک روز با دلبر خوری نوشکنی تیمار صد ساله فراموش
user_image
استاد
۱۳۹۴/۰۳/۳۱ - ۱۷:۳۴:۰۳
خلیده به معنای زخمی شدن است چه مایه یعنی چقدر و چه اندازه کش دارای دو معنی است هم به معنی اغوش و هم به معنی شادی و خوشحال مثلا در بیت دست در کش کرد با اتش به هم خویشتن گم کرد با او خوش به هم کش به معنای اغوش و بغل است اما در بیتی از همین شعر به معنای خوشحال است اما تفسیر تمام ابیات در یک کلمه خلاصه میشود امید وصال به معشوق لازم به ذکر است این منظومه.در حوزه ادبیات تعلیمی قرار دارد
user_image
استاد
۱۳۹۴/۰۳/۳۱ - ۱۷:۴۱:۳۸
معذرت میخواهم در حوزه ادبیات غنایی قرار دارد
user_image
کیانوش
۱۳۹۵/۱۲/۱۳ - ۱۱:۳۸:۴۴
باسلامبه نظر میرسد در بیت چهارم به جای "وصل" باید "وصال" باشد
user_image
کیانوش
۱۳۹۵/۱۲/۱۳ - ۱۱:۴۱:۵۳
بیت 22 "ایمنی" به جای "ایمانی" به نظر درست تر است
user_image
دانیال
۱۳۹۶/۰۹/۰۴ - ۰۶:۰۲:۳۹
به روز و شب بودی صبر و بی خواب
user_image
دانیال
۱۳۹۶/۰۹/۰۴ - ۰۶:۰۳:۵۶
به روز و شب بود بی صبر و بی خواب
user_image
عباسی - فسا
۱۳۹۷/۰۶/۲۰ - ۱۲:۰۴:۰۲
سلام و دروددر بیت:به روز و شب بودی صبر و بی خوابگهی پیراید او را گه دهد آبباید بشود به روز و شب بُوَد بی صبر و بی خواب
user_image
ابوحمزه
۱۳۹۷/۰۹/۱۷ - ۰۰:۱۱:۲۱
پر از غلط املایی
user_image
محمد خراسانی
۱۳۹۹/۱۲/۲۵ - ۰۴:۰۰:۳۰
سلام، اینجا بجای «لحظه» به اشتباه نوشتید «لخظه»چو بینی دوست را یک لخظه دیدا
user_image
طوقدار
۱۴۰۰/۰۵/۱۳ - ۱۵:۴۱:۵۵
امید وصال را بر رسیدن به وصال ترجیح میدم. یکی وصل و یکی هجران پسندد. ودرد را بر درمان. مرد را دردی اگر باشد خوش است. به امید لطفش.
user_image
مسعود جمالی
۱۴۰۰/۰۸/۱۶ - ۰۷:۵۹:۵۸
متاسفانه اشتباهات زیادی در متن وجود دارد ۱- بیت ۵ مصراع دوم: در انتهای مصراع وصالت اشتباه و وصالست درست است. ۲-بیت ۱۱ مصراع دوم: بجای اندوه کلمه تیمار باید باشد. ۳- بیت ۲۲ بجای ایمانی باید ایمنی باشد و در مصراع دوم در بعضی نسخه ها بجای خواسته مال توشته شده است. ۴- بیت ۲۵ مصراع دوم: در بعضی نسخه ها بجای (نه) در اول مصراع (که) نوشته شده که درستتر بنظر می آید: نه شب خسبد نه روز آرام گیرد      که روزی رنج او انجام گیرد ۵- بیت ۲۶ مصزاع اول: بجای آگن بایستی آهن نوشته شود. ۶- بیت ۳۲ مصراع دوم: باید به این صورت باشد: تو پنداری که هر روزش بهارست ۷- بیت ۳۳ مصراع دوم: در بعضی نسخه ها بجای اشجار گلزار نوشته شده است. ۸- بیت ۳۴ ابتدای بیت: برهند نوشته شده که درست آن برهنه است ۹- بیت ۳۹ ابتدای بیت: تویی درست است که توی نوشته شده. ۱۰- بیت ۴۵ مصراع دوم: بایستی اینگونه باشد: که امید تو نومیدی دهد بار ۱۱- بیت ۴۶ مصراع اول: باید به این صورت نوشته شود: همی گویم به
پاسخشان به جاوید ۱۲- بیت ۴۸ انتهای مصراع دوم: بجای نماندست بایستی بماندست نوشته شود. ۴-
user_image
جباری
۱۴۰۲/۰۳/۱۳ - ۱۶:۴۷:۴۲
من اکنون نسخ ویس و رامین را در اختیار ندارم که حکم قطعی بنمایم. اما در بیت سوم، به جای«یار دیدن»، «بازدیدن» آشناتر می‌نماید.
user_image
جباری
۱۴۰۲/۰۳/۱۳ - ۱۶:۵۱:۴۰
با درود و سپاس، در بیت سی و سه، «بر» باید «به» شود؛ زیرا ماندن به چیزی (شباهت) متعارف است نه ماندن بر!
user_image
نیلوفر کاردان
۱۴۰۳/۰۲/۲۲ - ۱۸:۵۰:۲۶
بیت ۱۳  اشتباه تایپی دارد. "نبینی" اشتباه نوشته شده است. "نیینی" تایپ شده. لطفا تصحیح گردد. من نسخ چاپی رو هم نگاه کردم. سایت اشتباه تایپی داره. نسخ درسته.