اسدی توسی

اسدی توسی

بخش ۱ - آغاز

۱

سپاس از خدا ایزد رهنمای

که از کاف و نون کرد گیتی بپای

۲

یکی کش نه آز و نه انباز بود

نه انجام باشد نه آغاز بود

۳

تن زنده را در جهان جای از وست

خم چرخ گردنده بر پای از وست

۴

از آن پس که آورد گیتی پدید

همه هرچه بد خواست و دانست و دید

۵

زگردون شتاب و زهامون درنگ

ز دریا بخار و ز خورشید رنگ

۶

پدید آورد نیک و بد ، خوب و زشت

روان داد و تن کرد و روزی نوشت

۷

چنان ساخت هرچیز به انداز خویش

کز آن ساختن کم نیامد نه بیش

۸

چه تاری چه روشن چه بالا چه پست

نشانست بر هستی اش هر چه هست

۹

نه جایی تهی گفتن از وی رواست

نه دیدار کردن توان کو کجاست

۱۰

مدان از ستاره بی او هیچ چیز

نه از چرخ و نز چارگوهر به نیز

۱۱

که هستند چرخ و زمان رام او

نجوید ستاره مگر کام او

۱۲

نگاری کجا گوهر آرد همی

نباشد جز آن کاو نگارد همی

۱۳

به کارش درون نیست چون و چرا

نپرسد از او ، او بپرسد ز ما

۱۴

نه از بهر جایست بر عرش راست

جز آنست کز برش فرمانرواست

۱۵

بزرگیش ناید به وهم اندرون

نه اندیشه بشناسد او را که چون

۱۶

نبد چیز از آغاز ، او بود و بس

نماند همیدون جز او هیچ کس

۱۷

چنان چون مرو را کسی یار نیست

چو کردار او هیچ کردار نیست

۱۸

همه بندگانیم در بند اوی

خنک آنکه دارد ره پند اوی

تصاویر و صوت

جنگ اشعار شامل گرشاسپ‌نامه، بهمن‌نامه و کوش‌نامه » تصویر 8
گرشاسب نامه (از روی نسخه های قدیم کتابخانه های ایران و اروپا) به اهتمام حبیب یغمایی - حکیم ابونصر علی بن احمد اسدی طوسی - تصویر ۲۵

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۱/۱۱ - ۰۰:۳۱:۳۹
ستایش خردمندانه بر پایه تنزیه خردمدارانه خداوند از انچه در وی نیست چنانچه در شاهنامه دیده میشود نشان میدهد با فرزانه ای سر کار داریم که پندش از ورای تاریخ شنیده میشود درود پاکان بر او. اما وهم واژه ای زیبا ست و فارسی از بهمن گرفته شده و وهمن که فروزه ای از خداوند است و أوهام جمع عربی ان میباشد
user_image
ادروک
۱۳۹۲/۰۲/۲۰ - ۱۶:۱۵:۵۲
برای دریافت بهتر گرشاسپنامه نگاهی باید به لغت فرس اسدی انداخت، برای اینکه بدانیم تا کجا واژه های لغت نامه او شگفت و ارزنده هستند لغت اول انرا می اورم أولین لغت ، آسا است یعنی خمیازه این حکایت بایستگی خوانش ان کتاب را می نماید زیرا پس از سالیان لغت خوانی اولین کتابی بود که اولین واژه أش را نمی دانستم ، بر روان ان پاکمرد درود
user_image
sia j
۱۳۹۵/۱۱/۱۴ - ۱۶:۵۱:۴۸
مصراع نخست بیت چهارم باید به " از آن پس کآورد گیتی پدید" اصلاح شود.
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
محمد تقی صابری
۱۳۹۵/۱۲/۱۷ - ۰۸:۵۵:۲۳
تصور من این است که در مصرع دوم بیت چهارم حرف (و) زائد است و به وزن لطمه میزند . شاید اصل آن به این گونه بوده است ، همه هر چه بد ، خواست ، دانست و دید . و الله اعلم .
user_image
محمد تقی صابری
۱۳۹۵/۱۲/۱۷ - ۰۹:۰۵:۱۰
در مصرع اول بیت چهارم ، از آن پس که آورد گیتی پدید ، کاملا درست است است و اصلاح به عمل آمده توسط آقا یا خانم (س) وزن را مختل کرده است و متاسفانه جمله زیرین آن که با تشکر تصحیح شد ، نیز بر اشکال بیجائی که گرفته شده ، مُهر تائید زده است .
user_image
نادر..
۱۳۹۵/۱۲/۱۷ - ۱۲:۴۲:۰۲
کز آن ساختن "کم نیامد نه بیش": کم نیامد و نه (آمد) بیشکم نیامد و بیش (نیامد)به نظرم این شکل زیباتر می نماید:نی کم آمد نه بیش (آمد) ..
user_image
sia j
۱۳۹۶/۰۱/۱۶ - ۱۷:۳۵:۰۱
جناب صابری توجه فرمایید که در آغاز متن با اشکال تایپی نوشته شده بود: از آن پس که آمد گیتی پدید و اکنون شما با متن درست و اصلاح شده رو به رو هستید. متن گرشاسپ نامه را هم که ببینید دقیقا " آورد" نوشته است. بنابراین متن فعلی که در بالا می بینید مطابق گرشاسپ نامه است.
user_image
دلیرپور
۱۳۹۶/۰۴/۰۱ - ۱۵:۲۸:۲۸
من این داستان را در موبایل مطالعه کردم وحشتناک غلط تایپی دارد تقریبا در تمام صفحات. اگر اصلاح نشده نیاز به باز نگری دارد
user_image
دکتر امینی
۱۳۹۶/۰۸/۱۹ - ۰۳:۲۲:۴۱
باسلام بیت 4 باید به این صورت اصلاح شود:از آن پیش کآورد گیتی پدید * همه هرچه بد، خواست، دانست ودیدطبق نسخه تصحیح آقای یغمایی در این بیت واژه پیش درسته نه پس . بعد از واژه خواست نیز حرف واو اشتباه چاپی است در برخی کتابها،که باید حذف شود.
user_image
برمک
۱۴۰۰/۰۳/۰۸ - ۲۳:۰۸:۵۲
ایم بزرگمرد فرزانه اگر تنها لغت فرس را داشت جا داشت که او را از بزرگترینها بدانیم و گرشاسپنامه اش تاجیست بر سر ان گرچه این دیباچه به بپای شاهنامه نمیرسد با این همه سروده های نغز بسیار در اوست و دیگر انکه  چیزهای بسیار دیگر که در جای دگر نیامده بما نشان میدهد کمند سواران سراویز شدپرنداوران  ابر خونریز شد بتیر و بخشت و به گرز و بتیغهمی ریخت پولاد باران چو میغ بزخمی دو نیمه شد از خشم و زور زبالا سوار و ز پهنا ستور 
user_image
برمک
۱۴۰۰/۰۳/۱۱ - ۲۳:۴۲:۵۵
چه تاری چه روشن چه بالا چه پست نشان است بر هستیش هرچه هست اسدی طوسی بسیار روان سروده  - لغت فرس او بسیار عالیست و اگر این کتاب را ننوشته بود نیمی از لغات فارسی و نیمی از شعر شاعران از میان رفته بود