اسدی توسی

اسدی توسی

بخش ۲۳ - حدیث بهو که با مهراج عاصی شد و خبر یافتن ضحاک

۱

از آن پس چو ضحاک شد باز جای

نشست و، نزد جز به آرام رای

۲

شهی بود در هند مهراج نام

بزرگی به هرجای گسترده کام

۳

بهو نام خویشی بدش در سپاه

ز دستش به شهر سرندیب شاه

۴

به مهراج هرگاه گفتی که بخت

ترا داد تاج بزرگی و تخت

۵

توی شاخ قنوخ و رای برین

ز هندوستان تا به دریای چین

۶

خدیو در تبت و رای هند

توی و آن قنوج و دریای سند

۷

چرا گم کنی گوهر پاک را

دهی هدیه و باژ ضحاک را

۸

نه خُرسندی و بردباری ز مرد

همه نیک باشد به درمان درد

۹

بسی بردباریست کز بددلیست

بسی نیز خُرسندی از کاهلیست

۱۰

نترسم ز ضحاک من روز جنگ

مرا هست ازو گر ترا نیست ننگ

۱۱

میانشان بدین جنگ و پرخاش خاست

سپه نیمه ای بر بهو گشت راست

۱۲

به مهراج برشد جهان تنگ و تار

شکستند لشکرش را چند بار

۱۳

ازین آگهی نزد ضحاک شد

ز بس مهر مهراج غمناک شد

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
نیلوفر
۱۳۹۲/۰۱/۱۲ - ۱۵:۲۷:۳۷
در بیت 5 مصراع اول قنوخ اشتباه تایپ شده و صحیح آن قنوج میباشد
user_image
نیلوفر
۱۳۹۲/۰۱/۱۲ - ۱۵:۲۹:۵۷
قنوج نام شهریست در هندو همچنین گویشی به نام قنوجی،البته نام این شهر در گویش اهالی هند کنوج میباشد که به معنی دوشیزه گوژپشت است
user_image
نیلوفر
۱۳۹۲/۰۱/۱۲ - ۱۵:۳۴:۳۸
باژ به معنی هدیه و باج