
اسیری لاهیجی
بخش ۳۹ - اشارت به حدیث قدسی: لو لم تذنبوا الذهبت بکم و خلقت خلقاً یذنبوا و یستغفرون فاغفر لهم، تا احکام اسمائی ظهور یابد
۱
در حدی ث قدس حق فرموده است
سر پنهان را عیان بنموده است
۲
گفت لو لم تذنبوا یعنی شما
گر نمی کردید این جرم و خطا
۳
من شما را بر دمی سوی عدم
آفریدم خلق دیگر از کرم
۴
تا که ایشان می بکردندی گناه
پس به استغفار گشتی عذر خواه
۵
تا من ایشان را بیامرزیدمی
از رئوفی آ ن گنه بخشیدمی
۶
تا که غفاری من ظاهر شدی
زان گناهان غافری پیدا بدی
۷
کی شود ظاهر تجلی رحیم
گر گنه از ما نمی آمد مقیم
۸
مقتضای اسم تواب و غفور
هست جرم از ما چه می افتی تو دور
۹
آنچه می دانم نمی گویم تمام
زانکه می ترسم که لغزد پای عام
۱۰
بحر عرفان گرچه میآید به جوش
حاکم شرعم همی گوید خموش
۱۱
گر بگیرد قاهر است و منتقم
می کند از ما سرانجام مهم
۱۲
ور همی بخشد رئوف است و رحیم
می شود پیدا تجلی کریم
۱۳
گر به جنت می برد غفار دان
ور به دوزخ می برد قهار خوان
۱۴
هست عاصی را به رحمت افتقار
م ج رمان را لازم آمد انکسار
نظرات