اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

شمارهٔ ۱۴۱

۱

هرکه عاشق نیست مرد کار نیست

بوالهوس را بر دراو بار نیست

۲

زآتش عشق است داغی بر دلم

نیست عاشق هرکه دل افکار نیست

۳

هرکه شد مستغرق دیدار تو

با غم دنیا و دینش کار نیست

۴

کی توان روی تو دیدن بی رقیب

در جهان هرگز گلی بی خار نیست

۵

روبچشم دل نظر کن جان من

خانه پر یارست هیچ اغیار نیست

۶

یک قدم بر فرق موهومات نه

ره بدلبر جان ما بسیار نیست

۷

گر بسرخلق عالم ره بری

جمله اقرارست هیچ انکار نیست

۸

در پس هر پرده سری دیگرست

دیده بگشا حاجت گفتار نیست

۹

هست پیش عاشقان آن سر عیان

لیک زاهد محرم اسرار نیست

۱۰

عشق و معشوقست و عاشق عین هم

در یقین عارفان پندار نیست

۱۱

با غم هجران اسیری را چه کار

یک نفس جانش چو بی دلدار نیست

تصاویر و صوت

نظرات