
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۱۴۲
۱
آنکه پنهان دل ز مردم می برد پیداست کیست
پرده ناموس رندان میدرد پیداست کیست
۲
انکه از ناز و تکبر سوی مشتاقان خویش
هرگز از چشم ترحم ننگرد پیداست کیست
۳
دیدن رویش جهانی گر تمنا می کند
آنکه از نخل جمالش برخورد پیداست کیست
۴
در بیابان فراقش عالمی سرگشته اند
زان میان آنکو بوصلش ره برد پیداست کیست
۵
گر گرفتاران دام عشق اویند بیشمار
آنکسی کو عاشق خود بشمرد پیداست کیست
۶
خلق قانع زو بنامی وانکه شهباز دلش
در هوای بی نشانی می پرد پیداست کیست
۷
ای اسیری زندگی از چشمه حیوان مجو
کانکه آب لعل او جان پرورد پیداست کیست
تصاویر و صوت

نظرات