
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۱۴۹
۱
هرکه او پیوسته با یاد خداست
لطف حق در شان وی بی منتهاست
۲
پرشد از نور الهی کاینات
جان مستان غرقه بحر صفاست
۳
حق تجلی میکند برکوه طور
موسیا برخیز میقات لقاست
۴
چون تو پنهان می شوی پیداست یار
جز تو او را پرده دیگر کجاست
۵
هر زمان از پرده نوعی رخ نمود
دم بدم اورا دگرگون عشوه هاست
۶
وصل معشوق است عاشق را خیال
فکر جنت زاهدان را کو جداست
۷
ره بجانان جذبه آمد یا سلوک
ای اسیری هر دوره گو راه ماست
نظرات