
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۱۶۶
۱
اسرار یقین را بگمانی شده باحث
کی کشف شود علم لدنی بمباحث
۲
آن واحد با لذات که شد کون صفاتش
حقا که ندارد بجهان ثانی و ثالث
۳
آن نور که ذرات جهان سایه اویند
بحریست که موجش بود اکوان و حوادث
۴
زان دم که ز خود فانی و باقی بخدایم
هم ناصر و منصورم و هم مهدی و حارث
۵
میراث بر علم نبی چونکه ولی بود
مائیم بحق سرنبی را شده وارث
۶
زاهد چو ندارد ز می عشق تو لذت
بر طعنه عشاق شود این همه باعث
۷
حیران رخت شد ز ازل جان اسیری
عشق من و حسن تو قدیمند نه حادث
نظرات