
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۱۷
۱
ما می پرست یار و جهان می پرست ما
مامست عشق و کون ومکان بوده مست ما
۲
جنب وجودم از می توحید حق پرست
زاهد مکن بسنگ ملامت شکست ما
۳
در ملک عشق منصب ما بین چو شد بلند
ماپست یارو جمله جهان گشته پست ما
۴
هر ماهیی که بود درین بحر بی کران
موج کرم فکند تمامی بشست ما
۵
ذرات کون آینه مهر روی اوست
این روی دیده بود ز بت بت پرست ما
۶
بر وحدت خدا همه ذرات شاهدند
گر منکری شنو تو جواب الست ما
۷
ما پشت پا زدیم اسیری بهر دو کون
تا اوفتاد دامن عشقش بدست ما
نظرات