
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۱۸
۱
کونین قطره ایست ز دریای ذات ما
افهام قاصرند ز کنه صفات ما
۲
از غیر من چو نام و نشان نیست در جهان
اسم و صفات ما شده مجلای ذات ما
۳
بیخو است روبروی من آورد بت پرست
هرگه که کرد سجده لات و منات ما
۴
گر مرده بود زنده جاوید شد چو خضر
هرکس که خورد جرعه ز آب حیات ما
۵
روشن جهان ز پرتو خورشید روی ماست
شد جلوه گاه حسن رخم کاینات ما
۶
دیدیم جمله طالب دیدار ما بدند
سکان کعبه معتکف سومنات ما
۷
چون گشت غرقه اسیری ببحر ذات
زان محو بود از همه قیدی نجات ما
نظرات