اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

شمارهٔ ۲۱۰

۱

چو الطاف الهی رهبر آمد

نهال بخت من زان در برآمد

۲

ببر شد نخل امید من آخر

که یار سرو قدم در برآمد

۳

چو گشتم مبتلا در دست عشقش

مرا غم های عالم غمخوار آمد

۴

روان می پرورد بوس لبانش

که آب زندگی جان پرور آمد

۵

ز فکر کفر و دین ما را شب و روز

خیال زلف و رویت بهتر آمد

۶

مثال سرو قدش راستی را

بباغ خلد طوبی کمتر آمد

۷

اسیری را دمی دیدار خوبش

ز دنیا و ز عقبی خوشتر آمد

تصاویر و صوت

نظرات