اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

شمارهٔ ۲۱۷

۱

با همچو تو یاری نفسی هر که برآرد

از لذت فردوس برین یاد نیارد

۲

خواهم که کنم تازه برخسار تو ایمان

کفر سرزلف تو بایمان نگذارد

۳

جز آه و فغان کیست کزین عاشق بیدل

پیغام غم عشق بمعشوق گزارد

۴

غوغا و فغان در فلک و در ملک افتد

آن لحظه که عاشق ز غم عشق بزارد

۵

از کافر و مؤمن بجهان هیچ کسی نیست

کز آتش عشق تو بدل داغ ندارد

۶

بیمار غم عشق ترا هیچ غذائی

جز شربت عناب لب تو نگوارد

۷

کی لایق وصل تو بود جان اسیری

گر سر به کرامات و مقامات درآرد

تصاویر و صوت

دیوان اشعار و رسائل شمس الدین محمد اسیری لاهیجی به کوشش برات زنجانی - شمس الدین محمد اسیری لاهیجی - تصویر ۱۶۲

نظرات