اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

شمارهٔ ۲۲۷

۱

آنان که درد عشق تو برجان گزیده اند

داغی بدل ز آتش شوقت کشیده اند

۲

یک ذره درد عشق بعالم نمی دهند

چون لذت شراب محبت چشیده اند

۳

سودائیان عشق چه دانند زیان و سود

نقد غمت بمایه شادی خریده اند

۴

نارند حسن ماه رخان هیچ در نظر

آنها که پرتوی ز جمال تو دیده اند

۵

از شادی وصال و غم هجر فارغند

در مسند شهود چو خوش آرمیده اند

۶

اهل سماع جامه بصد چاک کرده اند

تا وصف آن جمال ز مطرب شنیده اند

۷

مستان جام شوق ز مستی و بیخودی

از قید هست و نیست اسیری رهیده اند

تصاویر و صوت

نظرات