اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

شمارهٔ ۲۴۱

۱

ای بت عشوه‌ساز من بی‌تو به سر نمی‌شود

دلبر جان‌نواز من بی‌تو به سر نمی‌شود

۲

حاصل روزگار من مونس و غمگسار من

همدم جان زار من بی‌تو به سر نمی‌شود

۳

باده تویی و جام من نور تویی ظلام من

شخص تویی و نام من بی‌تو به سر نمی‌شود

۴

گر تو بلای جان شوی، دل ببری نهان شوی

مونس دیگران شوی، بی‌تو به سر نمی‌شود

۵

فتنه عاشقان تویی، آفت بیدلان تویی

شور جهانیان تویی، بی‌تو به سر نمی‌شود

۶

درد دهی دعا کنم، جور کنی وفا کنم

جنگ کنی صفا کنم، بی‌تو به سر نمی‌شود

۷

گرچه شوی تو کینه ور، ور نکنی به من نظر

یا که برانیم ز در، بی‌تو به سر نمی‌شود

۸

گر بدهی مراد من ور ندهی تو داد من

ور نکنی تو یاد من، بی‌تو به سر نمی‌شود

۹

گر تو اسیریم کنی، تیغ جفا به من زنی

محو کنی ز من منی، بی‌تو به سر نمی‌شود

تصاویر و صوت

دیوان اشعار و رسائل شمس الدین محمد اسیری لاهیجی به کوشش برات زنجانی - شمس الدین محمد اسیری لاهیجی - تصویر ۱۷۴

نظرات