اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

شمارهٔ ۲۴۳

۱

روی تو بهر شیوه شیدای دگر دارد

زلف تو بهر تاری سودای دگر دارد

۲

آن غمزه بهر تاری خون دگری ریزد

لعل تو بهر عشوه احیای دگر دارد

۳

در هر خم گیسویت دیوانه دل دربند

هرموی تو زنجیری در پای دگر دارد

۴

چشم تو بهر نازی بیمار دگر خواهد

حسن تو بهر جلوه جویای دگر دارد

۵

زان غمزه بهر جایی صد فتنه و آشوبست

چشم تو بهر گوشه غوغای دگر دارد

۶

از درد تو در هر سو آشفته و حیرانی

عشق تو بهر کویی رسوای دگر دارد

۷

از چشم و لب و ابرو هر لحظه بیک طوری

بنگر باسیری چون ایمای دگر دارد

تصاویر و صوت

دیوان اشعار و رسائل شمس الدین محمد اسیری لاهیجی به کوشش برات زنجانی - شمس الدین محمد اسیری لاهیجی - تصویر ۱۷۵

نظرات