اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

شمارهٔ ۲۸۲

۱

محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس

درخور این شیوه جان پاکبازانست و بس

۲

جز خیال زلف و رویت جان مارا روز و شب

مونس و همدم نه بینم در همه آفاق کس

۳

در شعاع پرتو مهر جمال روی دوست

جمله ذرات هست و نیست دیدم هر نفس

۴

عاشقان احرام طوف کوی جانان بسته اند

پرصدا شد جمله آفاق زآواز جرس

۵

در هوای وصل جانان برتر از کون و مکان

مرغ جانم هر زمان طیران نماید زین قفس

۶

ذوق عرفان نیست زاهد را وگر گوید که هست

گو که بسم الله بیا اینست میدان و فرس

۷

جذبه عشقش اسیری را بجائی ره نمود

کاندر آن عالم ندیدم زیرو بالا پیش و پس

تصاویر و صوت

نظرات