اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

شمارهٔ ۲۹۲

۱

ای دل به کوی نیستی چون خاک پست و خوار باش

با دشمن و با دوستان یکسر گل بی‌خار باش

۲

گر عاشقی یکرنگ شو، از نام و شهرت درگذر

در عشق ثابت کن قدم، جویای ننگ و عار باش

۳

بگذار حظ نفس را، رو پاکبازی پیشه کن

شو مونس یاد خدا، فارغ ز خلد و نار باش

۴

در راه جست و جوی او سر بر خط فرمان بنه

یکدم میاسا در طلب، سرگشته چون پرگار باش

۵

از فکر دنیا و ز دین در راه عشقش درگذر

ز اغیار دل را پاک کن، جویای وصل یار باش

۶

خواهی برآیی بر فلک، گردی مجرد چون ملک

ترسا صفت در دیر دین‌، رو طالب زنار باش

۷

هستی و پندار خودی، کن غرقه در بحر فنا

در کوی عشق و بیخودی از ما و من بیزار باش

۸

گر عاشق دل زنده‌ای‌، معشوق را جوینده‌ای

گفتار را یک‌سو فکن‌، اندر پی کردار باش

۹

از دست جور رهزنان بگزین کرانه زین میان

شو چو اسیری در امان‌، با یار یار غار باش

تصاویر و صوت

نظرات