اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

شمارهٔ ۳۲۳

۱

جان ما مست می عشقست از روز ازل

کی شود کی تا ابد هشیار مست لم یزل

۲

یاد می نارد ز لذات بهشت جاودان

گر بکوی وصل جانان جان ما یابد محل

۳

طالب آن باشد که گر مطلوب ننماید جمال

از طلبکاری ندارد دست تا روز اجل

۴

نیست ما را زندگی بی عشق دلبر یکزمان

ما چو جسم و عشق جانان همچو جانست فی المثل

۵

در پی سود جهانند مردم کوته نظر

تو زیان بین رفت عمر و کم نشد طول امل

۶

گر علوم(حال)خواهی در عمل مردانه باش

کی بعلم من لدن ره میدهندت بی عمل

۷

گر وصال دوست میجوئی ز هستی نیست شو

شیوه رندان همین باشد اسیری لااقل

تصاویر و صوت

نظرات