
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۳۶۸
۱
ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم
جان را بعشق آن صنم ایثار کرده ایم
۲
ما ترک لذت دو جهانی بعشق دل
بربوی وصل آن بت عیار کرده ایم
۳
انکار عاشقی برما کفر و کافریست
تا ما بدین عشق تو اقرار کرده ایم
۴
پوشیده نیست نکته ازما ز سر عشق
از بس که درس عشق تو تکرار کرده ایم
۵
شادم ز وصل و نیست دلم را غم فراق
جان را زخواب جهل چو بیدار کرده ایم
۶
حسن ترا ز کعبه و بتخانه دیده ایم
تسبیح را بعشق تو زنار کرده ایم
۷
از زیر پرده رو به اسیری نمود و گفت
در پرده ما جمال خود اظهار کرده ایم
نظرات