
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۳۹۹
۱
ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام
پیوند گیسوی تو شده جان خاص و عام
۲
ذرات حامدند و تو محمود عالمی
زان در جهان محمد و احمد شدی بنام
۳
چون در مقام قرب تو کس را نبود راه
جبریل هم ز پیش تو آرد بتو پیام
۴
بهر کمال نورالهی نمود دور
آخر بنقطه تو شد این دایره تمام
۵
زان انشقاق مه بجهان گشت معجزه
کو را بانشراح دلت نسبتی است تام
۶
عکس رخ چو ماه تو و زلف شب مثال
در آینه جهان بنمودست صبح و شام
۷
هستی تو خواجه دو جهان و همه جهان
از جان شدند همچو اسیری ترا غلام
نظرات